امیر علی جانامیر علی جان، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

امیرعلی پسراژدها سوار

ما برگشتیم

1392/7/15 17:05
نویسنده : مامان معصومه
673 بازدید
اشتراک گذاری

                                                         

                        سلام به دوستای خوب و مهربون ما

 

ali-mahsa

 

واقعا متاسفیم که نتونستیم به شما سر بزنیم چون سرمون کلی شلوغ بود با انواع کلاسها و مهمان ها و کلی اتفاق امیر در تابستان 1392 به انواع کلاس ها رفت مخصوصا شنا که کلی هم بهش خوش گذشت و کلی هم شبها بعد از استخر با بابااحسان شام رفت بیرون و غذاهای خوشمزه نوش جان کرد.کلی هم مریض شد و یه نی نی به جمع دوستاش اضافه شد که حتما عکسشو میزاریم . و یه اتفاق مهم هم این بود که امیر پرستار شد چون وقتی به دیدن عسل تو بیمارستان رفت یه نی نی یه روزه رو بغل کردچون مامان و بابا نی نی میخواستن کارارو انجام بدم وکسی نبود نی نی رو نگهداره.

خوندن ساعتو یاد گرفت کامل کامل و به همین خاطر از بابارضا یه ساعت خوشمل جایزه کرد.

اما برگشتیم با کلی عکس

   

 

مسافرت به کیش

1

امیر و یار مهربانش

2

کلا من موندم کی این ژستارو یادت داده

3

 

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

 


17

امیر و کارن جون

18

امیر و بابا احسان مهربون

19

و در آخر این بوس خیلی خوشمزه با طعم عسل تقدیم به دوستای خوبمون

20


 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

ღ مونا مامان امیرسام ღ
16 مهر 92 0:12
سلاااااااااام خوبید؟؟دلمون براتون ی ذره شده بود.خوشحالم دوباره برگشتید واااااای ما هم هتل شایان بودیم چه تاریخی اونجا بودید شما؟؟؟؟
ღ مونا مامان امیرسام ღ
16 مهر 92 1:53
خدا رو شکر خوب و خوش بودید و بهتون خوش گذشته. سفر خوب بود؟؟ البته با امیرعلی جون بعید میدونم اذیت شده باشید.هزار ماشالله پسر ارومیه
هیراد و عمه لیلاش
16 مهر 92 9:01
امیرعلیجونم عزیز دل خاله روزت مبارک برات از خدا قد تموم ادمهایی که نمیشناسمشون روزهای شاد و پر از سلامتی و خوشی خواهانم [hr]
نرگس مامان باران
30 مهر 92 17:21
چه عجــــــــــــــــــــــــــــــــــــب بابا کلی دلمون برات تنگیده بود امیر علی جونم عکسات خیلی قشنگه مثله همیشه
هیراد و عمه لیلاش
26 آبان 92 22:23